حتما برای شما هم پیش آمده که درگیر ایده های خود شوید و تصور کنید که چقدر عالی، مهیج و الهام بخش هستند. شاید هم حس کنید که با آنها میتوانید جهان را تغییر بدهید و خیلی راحت یک میلیون دلار از اجرای آن درآمد کسب کنید.
اما پس از اینکه آن لحظات رویایی سپری شدند، انگیزه خود را از دست میدهید. ممکن است بیش از حد درگیر مشغله زندگی شوید و یا دوستان و خانوادهتان از ایده شما ایراد بگیرند. چنین اتفاقاتی باعث میشود که انگیزه خود را از دست بدهید؛ چرا که تا آن لحظه فکر میکردید این بهترین ایده دنیا در سر شماست. در چنین شرایطی، ایده درخشان شما برای همیشه در یک دفتر یادداشت باقی میماند و هرگز عملی نخواهد شد.
برای عملی کردن ایده، باید آن را مطرح کرده، تدارکات مورد نیاز آن را فراهم کرده و آن را اجرا کنید. حتی در صورت انجام تمامی این مراحل، باز هم ممکن است ایده شما شکست بخورد. این یک واقعیت است و البته واقعیت ناخوشایندی هم هست.
البته برای همه راحتتر هست که به جای دنبال کردن خود و خطر کردن، دنبالهرو راه دیگران باشند. ایدههای عالی زیادی وجود دارند که هرگز عملی نمی شوند؛ چرا که یا به خویی بازاریابی نشده و یا طراحی آنها برای رسیدن به موفقیت چندان خوب نبوده است. به همین دلیل، یک کارآفرین باید بهخوبی از تمامی مراحلی که برای به موفقیت رساندن ایده نیاز است، آگاهی داشته باشد. در نهایت هم اگر برای آنها یک سیستم مشخص داشته باشید احتمال موفقیت آن بیشتر خواهد شد.
این سیستم شامل موارد زیر است:
این مراحل به سیستم موفقیت کارآفرینی یا C.A.D مشهور هستند.
هر ایده تجاری لاجرم نیاز به مشتری و مصرفکننده دارد. وقتی یک ایده تجاری در ذهن دارید، باید جواب این سوالات را نیز داشته باشید:
هر ایده تجاری به یک سیستم نیاز دارد. برای تعیین سیستم نیز شما نیاز به یک برنامه اساسی منسجم دارید. با این حال، باز هم باید یادآوری کنیم که حتی با داشتن یک برنامه اساسی، باز هم ممکن است ایده شما به موفقیت نرسد. چرا که همیشه در مسیر عملی کردن ایدهها ایرادات و اشتباهاتی وجود خواهد داشت. با این وجود، شما که در این زمینه دست به عمل میزنید نسبت به اکثر افرادی که ایده را فقط در ذهن دارند 99٪ مسیر را طی کردهاید. شما در حال کشف ایده خود هستید و عملی کردن آن نیاز به کار فراوان دارد. تنها از این طریق است که میتوانید ایده درخشان خود را به مرحله بعدی برسانید. اپل و گوگل را بهخاطر بیاورید، هیچکدام از آنها یکروزه ساخته نشدهاند.
بعد از اینکه ایده خود را خلق کردید و به سوالات گفته شده پاسخ داده و آن را از هر نظر مستحکم کردید، باید مخاطبان اصلی آن را شناسایی کنید.
من پیشتر به عنوان یک کارآفرین، بیشتر روی چگونگی دستیابی به ایدهها تمرکز میکردم. میخواستم محصول خود را به میلیونها نفر مخاطب نشان دهم؛ میخواستم به حداکثر مخاطبان ممکن دسترسی داشته باشم تا پول زیادی کسب کنم. اما حالا متوجه شدهام که غیر ممکن است میلیونها نفر به محصول من اهمیت بدهند؛ چون قطعا این محصول برای همه مردم جذاب نیست. در عوض شما باید از خودتان بپرسید که ایده یا محصولتان از چه لحاظ بهتر، منحصر به فردتر و متفاوتتر از ایده/ محصول سایر رقباست؟
30٪ از مشاغلی که در ابتدا شروع به کار میکنند در دو سال اول شکست میخورند، 50٪ از آنها در 5 سال اول و 66٪ در 10 سال ابتدایی شروع به کار خود شکست میخورند.
جونا برگر در کتاب خود با عنوان بازاریابی ویروسی: چرا کارها شکست میخورند (Contagious: Why Things Catch On) به صورت کاملا جالبی به ما توضیح میدهد که چرا بعضی از ایدهها سریعتر از برخی دیگر توجه مخاطب را به خود جلب کرده و بین عموم مردم مطرح میشوند. برگر معتقد است که برخی از آنها مورد توجه مردم قرار میگیرند؛ چون میتوانند به آنها دورنمایی ملموس، واقعی و قابل مشاهده نشان دهند.
ایدههایی که مورد توجه مردم قرار میگیرند، اختصاصا برای یک دسته از مخاطبان خاص (که مایلند یک دورنمای واضح از آن ببینند) طراحی میشوند. با این حال، باید به یاد داشته باشید که هر دسته مختلف از مخاطبان، نمادها و دورنماهای خاص و متفاوتی برای خود دارند. برای مثال، نمادهای مورد توجه یک گروه خاص از نوجوانان با سایر نوجوانان متفاوت است. بزرگسالان هم از این نظر دستهبندیهای مختلفی دارند. این کار شماست که بفهمید ایده شما چطور باید به مخاطب خاصتان معرفی شود. شما باید بهخوبی بدانید که این ایده از چه نظر برای او جذاب است. همچنین باید بهوضوح بدانید که چطور باید با این دسته از مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید.
ارائه ایده احتمالا سختترین قسمت سیستم C.A.D است. سختی این کار از این نظر است که شما صرفا یک ایده / محصول را به مخاطبان خود معرفی نمیکنید، بلکه باید تجربه خود را از آن ایده / محصول به آنها ارائه نمایید.
کتاب دیگر هرگز مشتری خود را از دست ندهید: 100 روز از اولین خرید تا تبدیل به شدن به یک مشتری وفادار به قلم جوی کلمن کتابی عالی در این زمینه است. کلمن میگوید که اگر 5٪ روی حفظ مشتری سرمایهگذاری کنید، سودی که بهدست میآورید بین 25 تا 100٪ خواهد بود. باورنکردنی است! نه؟ این 5٪ حفظ مشتری ناشی از تجربه مشتری از کالا / ایده شماست. شما ممکن است بهترین غذا، بهترین خدمات بازاریابی دیجیتال، یا بهترین از هر چیزی را بفروشید، اما اگر این بهترینها همراه با یک تجربه منحصر به فرد برای مصرفکننده نباشند، مشتری کسب و کار شما را منحصربهفرد نخواهد دید و شما را به صورت متمایز به خاطر نخواهد آورد. در کل باید بدانید اینکه یک ایده یا محصول فروش میرود به این دلیل نیست که بهترین ایده/ محصول موجود است. بلکه به این دلیل است که توانسته مخاطب را جذب کرده و تجربهای فراموش نشدنی و منحصر به فرد در مشتری ایجاد کند.
برای مثال فروش بسیار بالای Dollar Shave Club بهخاطر تجربه شگفتانگیزی است که به مخاطب خود میدهد. در داخل بستهبندی محصولات او فقط تیغ ریشتراش وجود ندارد. بلکه یکسری جملات ساده ولی خندهدار و شاد هم نوشته شده بود. اکثر مشتریان عاشق محصولات آنها هستند. نوشتن این جملات، کاری خیلی ساده ولی به یاد ماندنی است.
برای هر ایدهای که دارید، باید یک سیستم هم داشته باشید. اگر میخواهید یک کارآفرین موفق باشید، به چیزهایی فراتر از یک ایده نیاز خواهید داشت. بله، کارآفرینی با یک ایده شروع میشود، اما قطعا وقتی به سرانجام مطلوب میرسد که یک حس قدرتمند در مخاطب ایجاد کرده باشد. کارآفرینی باشید ورای یک ایده؛ خالق و رهبر یک صنعت باشید. کسی باشید که برای یک مشتری بهترین تجربیات را به ارمغان میآورد.
وینوهاب بزرگترین شتابدهنده مجازی در ایران، نسل جدید شتابدهنده مجازی برای پارسی زبانان
شماره پشتیبانی:
۰۲۱۹۱۳۰۱۳۲۵
۰۹۹۲۹۹۱۶۸۱۶