یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشود افراد درمورد ایدههای عالی کسبوکار خود اقدامی نکنند، این تصور است که باید صدها هزار دلار سرمایه، یا حداقل حمایت یک سرمایهگذار را در اختیار داشته باشند تا یک کسبوکار موفق بسازند. اما دستیابی به یک کسبوکار موفق اینقدرها هم دور از دسترس نیست – مخصوصاً با وجود کمی دانش بوتاسترپینگ (bootstrapping).
شروع یک کسبوکار جدید با سرمایه اندک یا حتی بدون پول ممکن است در نگاه اول غیرممکن به نظر برسد – مخصوصاً در دنیای امروزی استارتاپها با آن فرآیندهای دشوار ارزیابی، چندین مرحله سرمایهگذاری و رقابتهای مالی متعدد؛ البته باید به این شرایط، همهگیری ویروس کرونا و دشواریهای یافتن سرمایه برای شروع به کار را هم اضافه کرد.
هرچند به طور قطع داشتن سرمایه یا برخورداری از حمایت سرمایهگذاران سخاوتمند، تا حد زیادی مسیر شما را برای ایجاد یک کسبوکار جدید میتواند هموار میکند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این سرمایهها موفقیت کسبوکار شما را تضمین کند. به همین دلیل نباید فقدان سرمایه، تبدیل به مانعی برای شروع اجرایی کردن ایدهتان و تحقق رویاهایتان باشد؛ گزینههای دیگری هم وجود دارد. در این مقاله ما به یکی از روشهای تامین مالی برای کسبوکارهای نوپا (استارتاپ) – یعنی بوتاسترپینگ (bootstrapping) – خواهیم پرداخت.
بوتاسترپینگ چیزی بیش از یک اصطلاح پرکاربرد در بین سرمایهگذاران استارتاپی است؛ اما این کار نه تنها برای رونق بخشیدن به کسبوکار شما عالی است، بلکه به تجربه تقریباً هر کارآفرین موفقی حداقل برای یک مدت خاص از این روش استفاده کرده است. به همین دلیل، هیچ بهانهای برای صرف نظر از اجرایی کردن ایدههایتان – آن هم تنها به دلیل کمبود بودجه – وجود ندارد.
هرچند ریشه این کلمه کمی مبهم است، اما گفته میشود بوتاسترپینگ از اصطلاح رایج در قرن نوزدهم گرفته شده است: «خودت را با بوتاسترپینگ بالا بکش». به طور کلی منظور از این جمله، انجام کارها آن هم بدون کمک خارجی است. امروزه بوتاسترپینگ به رویکرد حداقلی در شروع کسبوکار با سرمایه اندک و اجرای فرآیندهای خودکفایانه اشاره دارد.
امروزه بسیاری از شرکتهای چند میلیونی، کسبوکار خود را از طریق بوتاسترپینگ به سمت موفقیت سوق داده میشوند. گاهی اوقات 100% مالکیت خود را حفظ میکنند، گاهی نیز پس از دستیابی به سطحی از موفقیت، سرمایه جذب میکنند.
به عنوان مثال، شرکت Spanx را در نظر بگیرید. سارا بیلی با استفاده از تمام سرمایه شخصی خود به مبلغ 5000 دلار، کسبوکار لباس زیر زنانه خود را که اکنون به شهرت بالایی رسیده است، راهاندازی کرد. امروز یک دهه از شروع به کار او میگذرد و سارا هنوز هم صاحب 100% سهام Spanx است که در 65 کشور دنیا لباس زیر، شلوار استرچ، مایو و لباس بارداری میفروشد. ارزش این شرکت در سال 2016 برای فروش، 400 میلیون دلار تخمین زده شده است. سارا هیچگاه از سرمایهگذاران خارجی استفاده نکرده است.
یا به داستان GitHub نگاه کنید. بنیانگذاران این شرکت فقط چند هزار دلار برای راهاندازی آن هزینه کردند. آنها در ابتدا GitHub را به عنوان نسخه آزمایشی عرضه کردند. خیلی زود کار آنها بهحدی مورد توجه قرار گرفت که شرکتهای خصوصی حاضر به پرداخت هزینه اشتراک شدند و درآمد شرکت شروع به افزایش کرد. GitHub تا اوایل سال 2012 به صورت بوتاسترپ اداره میشد. مؤسسان این شرکت درنهایت تصمیم گرفتند 100 میلیون دلار سرمایه از آندرسون هوویتز بگیرند.
آیا ایده فوقالعادهای برای راهاندازی کسبوکار خود دارید؟ در اینجا چند نکته وجود دارد که میتواند به شما در انجام موفقیتآمیز این کار -آن هم به شیوهای کاملا مستقل و بوتاسترپ- کمک کند:
کمالطلبی میتواند دشمن بوتاسترپینگ استارتاپ باشد. ایدههای خود را کمی جمع و جور کنید؛ آن دسته از محصولات یا خدمات خود را که به اندازه کافی خوب بوده یا حداقلهای لازم برای یک محصول مناسب را دارند، به مخاطبان هدف خود ارائه دهید. با تمرکز روی حداقل ویژگیهایی که محصول شما باید داشته باشد، شروع به آزمایش کنید. محصول خود را ارائه داده و در اسرع وقت گردش پول در کسبوکار خود را شروع کنید.
قبل از عرضه محصول در بازار، بیش از حد زمان و هزینه صرف تهیه یک محصول بینقص نکنید. با شروع دریافت درآمدهای حاصل از محصول، وضعیت بهتری برای بهبود آن و افزودن ویژگیهای اضافی خواهید داشت. اگر منتظر ساخت یک محصول بینظیر بمانید، خیلی دیر وارد بازار خواهید شد و ذخیره سرمایه خود را از بین خواهید برد.
میدانم، نکتهی واضحی به نظر میرسد. فرآیندها و ساختارهای داخلی یک شرکت بوتاسترپ باید با هدف پایین نگه داشتن هزینهها، به ویژه در مراحل قبل از سوددهی و استفاده از تمام فرصتها برای افزایش درآمد تنظیم شوند. به عنوان مثال، ممکن است وسوسه شوید در ابتدای کار، محصول خود را به صورت رایگان عرضه کنید یا از نسخههای freemium استفاده کنید اما فراموش نکنید که چنین راهکاری حداقل برای شروع کسبوکار مناسب نیست.
به مصرفکنندگان اولیه خود اجازه دهید هزینه محصول خود را بپردازند. این کار بهترین روش برای آزمایش بازار است. با اینکار خواهید دانست آیا راهحلی که ارائه میدهید چیزی است که مردم مایل باشند بابت آن پول پرداخت کنند یا نه. در صورت امکان از ابزارهای رایگان استفاده کنید. بسیاری از ابزارهای مورد نیاز برای انجام کارهای روزمره را میتوانید به صورت آنلاین و غالباً رایگان پیدا کنید. در صورت عدم نیاز، هزینه نکنید.
عزم خود را جزم کنید و تا جای ممکن هزینهها را کاهش دهید. اگر پول کافی برای تهیه دفتر کار ندارید، میتوانید ابتدا کار خود را به صورت دورکاری انجام دهید. برای استخدام تعداد زیادی کارمند عجله نکنید. با احتیاط و با توجه به ارزش افزوده نیروهای جدید استخدام کنید.
برای کسبوکارهای بوتاسترپ، اولین مشتریها اهمیت زیادی دارند. این مشتریان از یک برند ناشناخته استفاده کرده و محصول یا خدمات شما را انتخاب کردهاند. حتی اگر رقبای بزرگتری دارید، در ارائه خدمت به مشتریهای خود بخیل نباشید. با اولین مشتریهای خود به خوبی ارتباط برقرار کنید، چون آنها بهترین تبلیغکنندههای شما خواهند بود.
آنچه که مشتریها از خدمات یا محصولات شما انتظار دارند، نقاط درد و پیشرفتهایی که دوست دارند ببینند را پیدا کنید. اکثر کسبوکار های بزرگ قادر به برقراری چنین ارتباطی با مشتریهای خود نیستند؛ اما حالا که وقت و امکان چنین کاری برای شما فراهم است، دریغ نکنید.
یک گرایش مشترک بین ما کارآفرینان وجود دارد؛ آن هم این است که بیش از حد به ایده تجاری خود وابستهایم. ایده تجاری یا برنامه کاری شما نباید غیرقابل تغییر باشد. شما یک مشکل دارید که قصد دارید آن را حل کنید و راههای زیادی برای حل این مشکل وجود دارد. بنابراین طوری به ایده خود نچسبید که حتی پس از آشکار شدن نقطه ضعفهایش نتوانید استراتژی خود را بازبینی کنید.
MVP خود را آزمایش کنید. از کاربران خود بازخورد بگیرید و از آن، برای اصلاح ایده خود استفاده کنید. مهم است که بدانید چه موقع باید از ایده خود دفاع کرده و چه موقع ایده خود را با ایده دیگری که احتمال موفقیت بیشتری دارد ترکیب کرده و آن را تغییر دهید – به ویژه هنگامی که در اوایل مسیر راهاندازی کسبوکار خود بوده و بودجه محدودی دارید.
این امر درمورد همه حوزههای کسبوکار صدق میکند. از خارج از چهارچوبهای رایج فکر کردن نترسید. درصورت لزوم، نحوه انجام عملیات، بازاریابی یا حتی طراحی محصول خود را بازبینی کنید.
برای شروع کسبوکار خود نیاز به هزاران دلار سرمایه ندارید، خصوصاً که ابزارهای آنلاین بسیاری (که اغلب هم رایگان هستند) وجود دارند تا هزینههای کار شما را کاهش دهند. شروع کسبوکار با وجود محدودیتهای مالی به شما کمک میکند تا فرآیندهای قدرتمند و پایداری ایجاد کنید که برای سرمایهگذاران جذابتر است – البته اگر تصمیم دارید در آینده برای تامین سرمایه کسبوکار خود از کمک سرمایهگذاران استفاده کنید.